روان درمانی اگزیستانسیال یا وجود درمانی از نظر فلسفی یک رویکرد درمانی است که روی وضعیت انسان به عنوان کل تاکید می کند. تعریف واضحی از این روش درمانی وجود ندارد اما می توانیم بگوییم که در این روان درمانی علاوه بر تحسین ظرفیت ها و آرزوهای انسانی، همزمان محدودیت های فرد هم تصدیق می شود.یعنی هم جنبه های مثبت و هم منفی انسان در نظر گرفته می شود. وجود درمانی تا حدودی به روانشناسی انسان گرایانه، روان درمانی تجربی، عمقی و رابطه ای شباهت دارد.
این متد درمانی در درجه اول مربوط به افرادی است که در وضعیت ناخوبی به سر می برند و در رنج و بحران هستند. برخی از روان درمانگران از روش های متعددی برای کاهش اینگونه پریشانی ها استفاده می کنند تا به فرد بیاموزند که چطور باید با چالش های اجتناب ناپذیر مواجه شویم و زندگی بهتر، کاملتر و معنا دار تری را برای خود و دیگران بسازیم.
گروه دیگری از درمانگران وجودی خیلی مشکل گرا و علائم محور نیستند و صرفا به فرد کمک می کنند تا اقدامات لازم را در جهت اصلاح شناختها، رفتارها و رفع نقایص خود انجام دهد.
در اگزیستانسیال تراپی با اساسی ترین و دائمی ترین سوال ها در مورد وجود انسان روبرو هستیم: من کیستم؟ هدف من در زندگی چیست؟ آیا وجود من معنی و مفهومی دارد؟ چگونه باید زندگی ام را زندگی کنم؟
اهداف روان درمانی اگزیستانسیالیسم
روان درمانی اگزیستانسیالیسم مردم را تشویق می کند تا نه تنها با مسائل عاطفی پیش رویشان روبرو و درگیر شوند بلکه مسئولیت تصمیماتی که باعث بوجود آمدن آن مشکل شده را هم بپذیرند.
به افرادی که تحت این نوع درمان قرار می گیرند، مهارت های پذیرش و غلبه بر ترس آموزش داده می شود.در طی این جلسات فرد می تواند کنترل زندگی خودش را بدست بگیرد و مسیر روشنی را برای آینده ترسیم کرده و برای رسیدن به اهدافش تلاش کند.از این طریق فرد احساس رهایی می کند و متوجه می شود که توانایی تغییر شرایط و غلبه بر ناراحتی را دارد.
دوره های آموزشی
دوره بسیار عالی دکتر نظری
کتاب های مفید
1- زمان و وجود – مارتین هایدگر ترجمه نوید آقایی پور
معرفی کتاب زمان و وجود
کتابزمان و وجوداثری فلسفی به قلم فیلسوف بزرگ آلمانی،مارتین هایدگراست که در آن به درسگفتارها و خلاصهی شش جلسه سخنرانی خود دربارهی وجود و زمان پرداخته است. مطالعهی این اثر باعث میشود درک وسیعتری از کتاب اصلی هایدگر، هستی و زمان، پیدا کنید و آن را عمیقتر دریابید.
درباره کتاب زمان و وجود:
زمان، وجود و رابطهی این دو همواره ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته و از بزرگترین پرسشها در تاریخ فلسفه بودهاند. فیلسوفان پاسخهای گوناگونی برای این مساله ارائه دادهاند. مثلا عدهای زمان را جلوهای از هستی دانستهاند؛ یا برخی زیستن در زمان در عین بیگانگی با دیگران را مطرح کردهاند. این موضوع یکی از مهمترین مسائل فلسفیست که بسیاری تلاش کردهاند پاسخی برای آن بیابند.
زمان برای هایدگر (Martin Heidegger) در جایگاهی مهم قرار میگیرد. او در مهمترین کتاب خود به طرز مفصل به این موضوع پرداخته است. در کتاب زمان و وجود (On Time and Being) نشان داده میشود که او چگونه دو مفهوم «هستی» و «زمان» را از نو تصور میکند و مفهوم تازهای از آنها ارائه میدهد؛ مفهومی تحت عنوان رخدادِ از آن خودکننده. این مفهوم جدید به هایدگر برای ایدههای متافیزیکی و غیرمتافیزیکیاش کمک میکند. این کتاب حاوی درسگفتارها و خلاصهای از شش جلسه سمیناریست که او با موضوع زمان و وجود برگزار کرده است. بهعلاوه سخنرانی دربارهی پایان فلسفه و وظیفهی تفکر و قطعاتی از بازاندیشی رابطهی هایدگر با پدیدارشناسی. همچنین در مقدمهی کوتاه اما کمککنندهی این اثر تلاش بر این بوده تا مسیری از کتاب «وجود و زمان» تا «زمان و وجود» هایدگر برای مخاطب ترسیم شود.
کتاب زمان و وجود مناسب چه کسانی است؟
اگر به مطالعهی آثار فلسفی علاقه دارید و از هستیشناسی لذت میبرید، این کتاب مناسب شماست.
با مارتین هایدگر بیشتر آشنا شویم:
سالهاست که اندیشمندان ایرانی با نام و افکار او آشنا هستند. کتاب زمان و وجود به قلم مارتین هایدگر یکی از اثرگذارترین آثار فلسفی قرن بیستم به شمار میآید. این کتاب دنیای فلسفه را تحول کرد و حتی بر جدیترین منتقدان او نیز تاثیر گذاشت. او در محیطی کاتولیک پرورش یافت و ابتدا به الهیات روی آورد. سپس به مطالعهی فلسفه پرداخت. بیش از هر چیز او را با پدیدارشناسی و فلسفهی اگزیستانسیالیسم میشناسیم. هایدگر را میتوان یکی از تاثیرگذارترین اندیشمندان قرن بیستم دانست. تاثیر او بر دیگر اگزیستانسیالیستها همچون سارتر، امانوئل لویناس و جرج بتی و اندیشمندان دیگری همچون فوکو و ژاک دریدا غیرقابلانکار است. اهمیت مطالعهی کتابهای هایدگر بر اهل اندیشه روشن است و هر سخن دیگری در این باره زاید مینماید. از دیگر آثار مهم این استاد فلسفه میتوان به در باب اومانیسم و پایان فلسفه اشاره کرد.
در بخشی از کتاب زمان و وجود میخوانیم:
ما دربارۀ موجودات میگوییم آنها هستند. با نظر به مادۀ «وجود» و با نظر به مادۀ «زمان» باید محتاط باقی بمانیم. ما نمیگوییم وجود است (Being is)، زمان است (time is)، بلکه میگوییم «وجود» در میان است و «زمان» در میان است. ما فقط برای لحظهای اصطلاح خودمان را عوض کردیم. بهجای اینکه بگوییم «است»، گفتیم «وجود دارد» یا فرامیدهد. یعنی بهجای اینکه بگوییم است (it is)، میگوییم وجود دارد (there is)، یا در میان میآورد و فرامیدهد (it gives).
there is به جای es gibt آلمانی است که برگردانِ تحت اللفظیِ عبارت «آن میدهد» است. اما معنای استعاری there is همان است که در زبان فرانسه il y a در ترجمه در باب انسانگرایی گذاشته شده است. هایدگر دربارۀ این استفادۀ استعاری از واژه توضیح میدهد که «آنی» که در اینجا فرامیدهد خود هستی است. اما «فرادادن» اشاره دارد به ماهیت یا طبیعت وجود که حقیقتش را در اینجا اعطا کرده است.
برای گذر کردن از اصطلاح و بازگشتن به موضوع (ماده) باید نشان دهیم چگونه این «وجود فرامیدهد» را میتوان تجربه کرد و دید. طریق درست رسیدن به آن، توضیح دادن آن چیزی است که در میان است و در فراداده شده است. «وجود» به چه معنا در میان میآورد؛ زمان به چه معنا در میان میآورد. بنابراین تلاش میکنیم پیشنگری کنیم وجود و زمان چه چیز را فرامیدهد. بنابراین در این پیشنگری ما به یک معنای دیگر پیشبینی میشویم. ما میکوشیم آن و فرادادنش را در عیان بیاوریم، آن را طور دیگری مینویسیم: مثلاً «آن» یا آن.
2- هنر درمان -دکتر اروینیالوم
دانلود خلاصه کتاب ها
اجتماعی